جدول جو
جدول جو

معنی خواجه کلا - جستجوی لغت در جدول جو

خواجه کلا
(خوا / خا جَ / جِ کَ)
دهی است از دهستان بابل کنار بخش مرکزی شهرستان شاهی. این دهکده در دامنۀ کوه قرار دارد با آب و هوای معتدل و 200 تن سکنه. آب آن ازرود خانه بابل و چشمۀ امیرکلا و محصول آن برنج و نیشکر و ابریشم و غلات و کتان و صیفی است. شغل اهالی زراعت و از صنایع دستی زنان بافتن پارچۀ ابریشمی و نخ و راه مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

مرد خایه کشیده یا غلام خصی شده که در حرم سرا و اندرون خانۀ بزرگان خدمت می کرده
فرهنگ فارسی عمید
(خوا / خا جَ / جِ)
دهی است از دهستان جعفرآباد فاروج بخش حومه شهرستان قوچان. این دهکده در جلگه قرار دارد با آب و هوای معتدل و 358 تن سکنه. آب آن از قنات و محصول آن غلات و انگور و شغل اهالی زراعت و مالداری و قالیچه بافی است. راه اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
ابن خواجه کلان. از قضاه هرات در زمان حکومت محمدخان شیبانی است که در مدرسه گوهرشادآغا تدریس میکرد. (از حبیب السیر ج 3 ص 359)
لغت نامه دهخدا
(خوا / خا جَ / جِ کَ)
دهی است از بخش بندپی شهرستان بابل با 165 تن سکنه. آب آن از سجادرود و چشمه و محصول آن مختصر غلات و شغل اهالی زراعت و راه مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(خوا / خا جَ / جِ کَ)
دهی است از دهستان راستوپی بخش سوادکوه شهرستان شاهی. این دهکده کوهستانی و معتدل و دارای 430 تن سکنه است، آب آن از چشمه و رود خانه تالار و محصول آن برنج و غلات و لبنیات می باشد. شغل اهالی زراعت و گله داری و کارگری در معدن ذغال سنگ زیرآب و از صنایع دستی زنان کرباس بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(خوا / خا جَ / جِ لَ)
دهی است از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه. این دهکده کوهستانی با آب و هوای معتدل و 536 تن سکنه است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و نخود است. شغل اهالی زراعت و از صنایع دستی جاجیم بافی و راه مالرو است. در سه محل بفاصله 2هزار گز بنام خواجه لر بالا و پائین و وسط مشهور است. سکنۀ خواجه لر پایین 181 تن و وسط 231 تن می باشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(خوا / خا جَ / جِ)
دهی است از دهستان حومه بخش شاهین دژ شهرستان مراغه. این دهکده کوهستانی با هوای معتدل و سالم و 165 تن سکنه است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و کرچک و بادام و حبوبات است. شغل اهالی زراعت و گله داری و از صنایع دستی جاجیم بافی و راه مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(خوا / خا جَ / جِ سَ)
سیاه یا سفید خصی کرده مر خدمت را. خصی در اندرون شاهی یا امیری. (یادداشت بخط مؤلف). خصی. (ناظم الاطباء) : چنانکه همواره خواجه سرایان در درگاه سلاطین مشرق می بودند. (قاموس مقدس). خواجه سرایان، یعنی خصیان و خواجگان ایستادندی. (تاریخ بخارای نرشخی). و به اقطاع ببعضی از خدمتکاران و خواجه سرایان خود داده. (تاریخ قم ص 86)
لغت نامه دهخدا
(خوا / خا جَ / جِ عَ)
دهی است از دهستان پیران بخش حومه شهرستان مهاباد. این دهکده در جلگه قرار دارد با آب و هوای معتدل و سالم. آب آن از رود خانه بادین آوا و محصول آن غلات و توتون و حبوبات است. شغل اهالی زراعت و گله داری و از صنایع دستی جاجیم بافی و راه مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(خوا / خا جَ / جِ یِ فَ لَ)
کنایه از آفتاب است، کنایه از مشتری. (از برهان قاطع) (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(خوا / خا جَ / جِ وَ)
دهی است از بخش دهذرشهرستان اهواز، این دهکده کوهستانی و معتدل است. آب آن از چشمه و قنات و محصول آن غلات و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و از صنایع دستی زنان گیوه چینی و راه مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(خوا / خا جَ / جِ بُ)
دهی است از بخش نمین شهرستان اردبیل. با 619 تن سکنه. آب آن از چشمه ومحصول آن غلات و حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(خوا / خا جَ کَ)
سالها در شهر هرات به امر سلطان حسین میرزا قاضی نافذ الحکم بود و به حل و فصل قضایای شرعی میپرداخت. (حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 359)
لغت نامه دهخدا
نوکر محرم چاکری که در حرم خدمت کند، غلامی که خایه او را کشیده باشند اخته خصی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خواجه سرا
تصویر خواجه سرا
((~. سَ))
نوکر محرم، غلامی که خایه او را کشیده باشند
فرهنگ فارسی معین
از توابع دهستان بابل کنار شهرستان بابل، از توابع دهستان.، از توابع دهستان بندپی شهرستان بابل، خواجه کلا
فرهنگ گویش مازندرانی
از دهات بابل
فرهنگ گویش مازندرانی